.

.

دریافت کد باکس دلنوشته های من

دلنوشته های من

ای کاش برگردد روزهای زیبای با هم بودن .یا لااقل تکرار شود بخشی از آن معجزه نگاهت

عجب روزگاری بود...

چقدر زیبا گفته حضرت حافظ :

با که این نکته توان گفت که آن سنگین دل

کشت ما را و دم عیسی مریم با اوست

 

من هر جا که احساس گرگ بودن بهم دست بده بلافاصله محل رو ترک میکنم

ای تو که مخاطب خاص این نوشته ای

مطمعن باش هر آن چه کردم برای خوشبختی تو کردم

...

اینم یهویی از دلم گذشت.ناسلامتی اسم وبمون دلنوشته هست

خانمان سوز بود آتش آهی گاهی    ناله ای میشکند پشت سپاهی گاهی

 

[ چهار شنبه 28 شهريور 1397برچسب:دلنوشته های من,دلنوشته,دل نوشته های من,دلنوشته های ابراهیم حسینی,شعر, ] [ 18:8 ] [ ابراهیم حسینی ]
[ ]

دروغ

ما دروغاتونو میفهمیم

فقط به روتون نمیاریم

که شخصیت خودمون خراب نشه

.

.

دروغ گفتن و سرکار گذاشتن این و اون هیچ افتخاری نداره

بفهمید اینو

با اینکارا فقط ارزش خودتونو میارین پایین

به جای اینکه روی پوشوندن اشتباهاتون با دروغ گفتن تمرکز کنید

به این فکر کنید که دل شکستن چه تاوانی داره 

.

.

#خوبی که از حد بگذرد نادان خیال بد کند

.

.

خدایا 

 

تو خودگفتی که در قلب شکسته خانه داری *** شکسته قلب من,جانا به عهد خود وفا کن

 

[ یک شنبه 22 مهر 1396برچسب:دروغ,خدا,عشق,بخشش, ] [ 23:58 ] [ 2khMale ShaHe PariOon ]
[ ]

خاطره ها

یه زمانی همینطوری سلام علیکی بود..

یکم گذشت یه کوچولو بیشتر از سلام احوال پرسی شد

کم کم مهم شد

...

بنا به دلایلی یه مدت هر دوطرف غیب شدن

باز هم بعد از مدتی یهو پیدا شدن

بعد از این وصال٬

بیشترتر صمیمی بودن

هرروز حرف میزدن

یکم بعد هرلحظه ای که میشد حرف میزدن

ولی...

اوضاع که همیشه نمیشه خوب بمونه

دوباره خراب شد :)

یکم کمتر..

یکم کمتر..

یهو یه طرف رابطه٬غیب شد 

شاید دلیلش واسه خودش موجّه بود

به طرف دوم حق انتخاب نداد :)

رفت...

چرا؟مجهول

تا کی؟؟مجهول

اصلا وصال دومی هست یا نه؟بازم مجهول

این طرف٬یکی داره بین این همه مجهول و منتظر موندن یا نموندن و کلی ابهام دیگه غرق میشه

اون طرف کجاست؟خب بازم مجهول ...

 

#شاید_پست_آخر

[ شنبه 12 فروردين 1396برچسب:دلنوشته,خاطره,دلتنگی, ] [ 2:57 ] [ 2khMale ShaHe PariOon ]
[ ]

فراموشی

قلبم بی تابانه بهانه ی کسی را میکند که بار سفر بسته و رفته است

رفته و چقدر زود از یاد برده که

نگاهی بی صبرانه منتظر نگاه های اوست

که چقدر آغوشی تشنه ی بغل های اوست

و این قلب دیوانه ی من باید رنج بکشد و صبوری کند.

تا از یاد ببرد صاحبش را...

تا عشقی که سراسر وجودش را به لرزه می انداخت را فراموش کند

و فراموش کند که روزی کسی بود...

که برایش زندگی بود

 

پ.ن:یه ستاره ی خیلی خوشگل اومده کنار ماهم.ینی چی...

[ یک شنبه 29 اسفند 1395برچسب:عشق,تنهایی,جدایی,عاشقانه, ] [ 2:0 ] [ 2khMale ShaHe PariOon ]
[ ]

یار

جان خواهم از خدا، نه یکی بلکه صد هزار ★★★تا صد هزار بار بمیرم برای یار

 

من زارم و تو زار دلا یک نفس بیا★★★تا هر دو در فراق بنالیم زار زار

 

از بس که ریخت گریهٔ خون در کنار من★★★پر شد از این کنار، جهان، تا به آن کنار

 

در روزگار هجر تو روزم سیاه شد ★★★بر روز من ببین که چه‌ها کرد روزگار

 

چون دل اسیر توست، ز کوی خودش مران ★★★دل‌داریی کن و دل ما را نگاه دار

 

کام من از دهان تو یک حرف بیش نیست★★★ بهر خدا که لب بگشا، کام من بر آر

 

چون خاک شد هلالی مسکین به راه تو ★★★خاکش به گرد رفت و شد آن گرد هم غبار

 

 

پ.ن:ماه امشب خیلیی خوشگله :)

[ چهار شنبه 25 اسفند 1395برچسب:شعر,ماه,چهارشنبه سوری,عشق,یار, ] [ 1:32 ] [ 2khMale ShaHe PariOon ]
[ ]

تولدمه :):

نمیدانم کدام یک بیشتر درد داشت..

فراموش کردن یا فراموش شدن؟!

...

به هرحال

.

فراموش میکنم فراموش شدنم را :)

[ جمعه 13 اسفند 1395برچسب:تولد,جدایی,عشق, ] [ 20:51 ] [ 2khMale ShaHe PariOon ]
[ ]

چرا مرا نمیفهمد

 

ناله از دوری آن کن که تو را می فهمد

عشقِ خود صرف همان کن که تو را می فهمد

 

دردِ دل ، شعر قشنگ ، این همه احساسِ لطیف

به کسی این سه بیان کن که تو را می فهمد

 

نوجوانی و جوانی چو بهاریست به عمر

پای آن ، عمر خزان کن که تو را می فهمد

 

دل به هر بار غم و درد فرو می ریزد

به کسی پس نگران کن که تو را می فهمد

 

عاشقی سود ندارد به خدا من دیدم

پای آن یار زیان کن که تو را می فهمد

 

اشک وصل است به خون دل و آن شاهرگت

بهرِ آن اشک روان کن که تو را می فهمد

 

گر غمت خلق بدانند شماتت بکنند

پیشِ آن سرت عیان کن که تو را می فهمد

 

بگذار هر که دلش با تو نباشد برود

به کسی هی تو بمان کن که تو را می فهمد....

.

.

.

 

.

.

‌.

 

[ یک شنبه 1 اسفند 1395برچسب:عشق,لایق عشق,دوست داشتن,جدایی, ] [ 1:24 ] [ 2khMale ShaHe PariOon ]
[ ]

دلتنگیه یهویی

عزیزم..

تو که دلتنگ نشدی ببینی

چطوری بهترین خاطره ها

بی رحمترین هاشون میشن

 

[ شنبه 23 بهمن 1395برچسب:خاص,عشقم,نصفه شب,دلتنگم,گریه,تنهایی, ] [ 2:15 ] [ 2khMale ShaHe PariOon ]
[ ]

سه بیت شعر★امید دیدار

چه خوش روزی بُوَد روز جدایی

اگر با وی نباشد بی وفایی

 

اگرچه تلخ باشد فرقت یار

در او شیرین بُوَد امّید دیدار

 

خوش است اندوه تنهایی کشیدن

اگر باشد امید باز دیدن

.

.

نامه ویس به رامین :)

[ یک شنبه 10 بهمن 1395برچسب:عاشقانه,غنایی,ویس,رامین,ادبی,جدایی,امید دیدار, ] [ 20:28 ] [ 2khMale ShaHe PariOon ]
[ ]

از تو گذر نمیشود

از همه کس گُذر کنم

از تو گذر نمی شود

 

مشکل تو وفای من

مشکل من جَفای تو

 

کن نظری که تشنه ام

بَهر وصال عشق تو

 

من نکنم نظر به کس

جز رُخ دلربای تو

 

جان من و جهان من

روی سپید تو شدست

 

عاقبتم چنین شود

مرگ من و بَقای تو

 

از تو برآید از دلم

هر نفس و تنفسم

 

من نروم ز کوی تو

تا که شوم فَنای تو...

 

#مولانا

[ سه شنبه 5 بهمن 1395برچسب:جدایی,شعر,ادبی,مولانا,عشق, ] [ 21:21 ] [ 2khMale ShaHe PariOon ]
[ ]

کسی که نیست..

به گمانم نگهم دل به کسی بست که نیست

و دلم غرق تمنای کسی هست که نیست

همه شهر به دلدادگی ام می خندند 

که فلانی شده از چشم کسی مست، که نیست

«تو به من گفتی از این عشق حذر کن» ... آری 

و تو گفتی که ره عشق تو سخت است، که نیست 

مدتی هست به دلسوزی خود مشغولم 

که دلم بند نفس های کسی هست که نیست...

 

 

#فریدون_مشیری

[ دو شنبه 4 بهمن 1395برچسب:جدایی,شعر,عشق,ادبی,فریدون,مشیری,انتظار, ] [ 22:12 ] [ 2khMale ShaHe PariOon ]
[ ]

قانون دوست داشتن

همه چيزمان شرطى شده !

زنگ بزنى ، زنگ ميزند !

پيغام بدهى ، پيغام ميدهد !

دلت تنگ شود ، دلش تنگ ميشود !

فقط اين دوست داشتنِ لعنتى ست

كه شاملِ هيچ بند و تبصره اى نميشود !

كه اگر بفهمد دوستش دارى ،

بار و بنديلش را جمع ميكند و ميرود !

[ شنبه 25 دی 1395برچسب:قانون,دلتنگی,دوست داشتن,رفتن,جدایی, ] [ 23:54 ] [ 2khMale ShaHe PariOon ]
[ ]

بیچاره قسمت...

یک عده را باید نگه داشت

نباید رها کرد به امانِ خدا 

تا ببینی قسمتت هستند یا نه!

گاهی قسمت، دست گذاشته زیرِ چانه اش که ببیند آدم چه میکند، 

تا کجا پیش می‌رود...

سر به سرِ آدم میگذارد

دور میکند

قایم میکند پشتش و میگوید : باد برد ...!

تا ببیند چقدر دنبالش می‌روی

چقدر پی اش را میگیری

که داشته باشی اش

که نگذاری بی هوا برود ...

هر چیزی را نباید رها کرد به امیدِ قسمت !

خودِ قسمت هم گاهی

امیدش به آدم هاست ..

و زیرِ لب میگوید : چه بر سرِ بودنِ هم می‌آورید ...

 

حواس پرتی ها 

و رها کردن هایمان را

گردنِ قسمت نیندازیم ...!

 

 

[ جمعه 24 دی 1395برچسب:قسمت,امید,عشق,جدایی,آرزو, ] [ 1:53 ] [ 2khMale ShaHe PariOon ]
[ ]

بی عنوان...

بی تو ای روشنی چشم ترم، دلگیرم 

بی تو در حجم پر اندوه دلم ، زنجیرم 

 

می نویسم که تو هستی همه ی فریادم 

بی تو در نای سه تاری نت بی تاثیرم 

 

با تو چون پنجره ای رو به امیدم، اما 

بی تو چون ظلمت محضم، شب بی شبگیرم 

 

با تو من هستم و نسرین و شقایق هم هست 

بی تو چون خاطره ای مبهم و بی تصویرم 

 

بی حضورت چه بگویم،که ز عالم سیرم 

با تو اما به خدا، دل خوش از این تقدیرم

[ چهار شنبه 15 دی 1395برچسب:روشنی چشم,دلگیرم,تنهایی, ] [ 19:43 ] [ 2khMale ShaHe PariOon ]
[ ]

افسانه ی باران

افسانه گوی ناودان٬افسانه میگفت:

-"...پا روی دل بگذار و بگذر

بگذار و بگذر!

سی سال از عمرت گذشته است٬

زنگار غم بر روی رخسارت نشسته است٬

خار ندامت در دل تنگت شکسته است

خود را چنین آسان چرا کردی فراموش؟

تنهای تنها

خاموش خاموش؟

دیگر نمی نالی بدان شیرین زبانی...

دیگر...

 

ادامه مطلب


ادامه مطلب
[ یک شنبه 28 آذر 1395برچسب:فریدون,مشیری,افسانه,عشق,محبت, ] [ 1:15 ] [ 2khMale ShaHe PariOon ]
[ ]

نشان عشقـ

اي که مي پرسي نشان عشق چيست ؟

عشق چيزي جز ظهور مهر نيست.

 

عشق يعني مشکلي اسان کني

دردي از در مانده اي درمان کني....

 

در ميان اين همه غوغا و شر

عشق يعني کاهش رنج بشر....

 

عشق يعني گل به جاي خار باش

پل به جاي اين همه ديوار باش...

 

عشق يعني تشنه اي خود نيز اگر

واگذاري اب را ، بر تشنه تر ...

 

عشق يعني دشت گل کاري شده

در کويري چشمه اي جاري شده...

 

عشق يعني ترش را شيرين کني

عشق يعني نيش را نوشين کني...

 

هر کجا عشق ايد و ساکن شود

هر چه نا ممکن بود ، ممکن شود

[ چهار شنبه 24 آذر 1395برچسب:عشق,عاشقی,دوست,داشتن, ] [ 23:38 ] [ 2khMale ShaHe PariOon ]
[ ]

مرهم

‍ 

خدایا

دلم مرهمی می خواهد

از  جنس خودت..

نزدیک،

بی خطر،

بخشنده،

بی منت...

[ سه شنبه 23 آذر 1395برچسب:عشق,خدا,مرهم,درد, ] [ 1:36 ] [ 2khMale ShaHe PariOon ]
[ ]

شب..بدون تو

اصلا بگذار ببینم تو نباشی چه اتفاقی می افتد مگر؟

صبح صبحانه ام را می خورم

با خیال آسوده به سر کار می روم

نهار که شد، یه دل سیر نهار می خورم 

شب که شد، شب؟

شب که بشود من بدون تو میميرم...

[ شنبه 20 آذر 1395برچسب:شب,تنهایی,دلتنگی,عشق, ] [ 23:51 ] [ 2khMale ShaHe PariOon ]
[ ]

گُردان عاشق

عشق بود و جبهه بود و جنگ بود

عرصه بر گُردان عاشق تنگ بود

هر که تنها بر سلاحش تکیه کرد 

مادری فرزند خود را هدیه کرد

در شبی که اشکمان چون رود شد

یک نفر از بین ما مفقود شد

آنکه سر دارد به سامان می رسد

آنکه جان دارد به ...

 

 

 

برای خواندن ادامهٔ شعر به ادامه مطلب مراجعه کنید..باتشکّر


ادامه مطلب
[ پنج شنبه 18 آذر 1395برچسب:جبهه,عشق,مردمیدان, ] [ 22:39 ] [ 2khMale ShaHe PariOon ]
[ ]

حذر از عشق

بی تو مهتاب شبی٬باز از آن کوچه گذشتم٬

همه تن چشم شدم٬خیره به دنبال تو گشتم

شوق دیدار تو لبریز شد از جام وجودم

شدم آن عاشق دیوانه که بودم

در نهانخانه ی جانم٬گل یاد تو٬درخشید

باغ صد خاطره خندید

عطر صد خاطره پیچید؛

یادم آمد که شبی باهم از آن کوچه گذشتیم

پرگشودیم و در آن خلوت دل خواسته گشتیم

ساعتی بر لب آن جوی نشستیم

تو٬همه راز جهان ریخته در چشم سیاهت

من همه٬محو تماشای نگاهت

آسمان صاف و شب آرام

بخت خندان و زمان رام

خوشهٔ ماه فروریخته در آب

شاخه ها دست برآورده به مهتاب

شب و صحرا و گل و سنگ

همه دل داده به آواز شباهنگ

یادم آید،تو به من گفتی:

-”از این عشق حذر کن!

لحظه ای چند...

 

 

کل شعر در ادامه مطلب


ادامه مطلب
[ سه شنبه 16 آذر 1395برچسب:عشق,دلتنگی,تنهایی, ] [ 1:30 ] [ 2khMale ShaHe PariOon ]
[ ]

عشق و عاشق

نازنینم رنجش از دیوانگی هایم خطاست

عشق را همواره با دیوانگی پیوندهاست

 

شاید اینها امتحان ماست با دستور عشق

ورنه هرگز رنجش معشوق را عاشق نخواست

 

چند می گویی که از من شکوه ها داری به دل ؟

لب که بگشایم مرا هم با تو چندان ماجراست

 

عشق را ای یار با معیار بی دردی مسنج

علت عاشق طبیب من ، ز علت ها جداست

 

با غبار راه معشوق است راز آفتاب

خاک پای دوست در چشمان عاشق توتیاست

 

جذبه از عشق است و با او بر نتابد هیچ کس

هر چه تو آهن دلی او بیشتر آهنرباست

 

خود در این خانه نمی خواند کسی خط خرد

تا در این شهریم آری شهریاری عشق راست

 

عشق اگر گوید به می سجاده رنگین کن ، بکن

تا در این شهریم ، آری شهریاری عشق راست

 

عشق یعنی زخمه ای از تیشه و سازی ز سنگ

کز طنینش تا همیشه بیستون غرق صداست 

 

[ ]

شراب وصل

 

گُفتم شرابِ وَصل، به اُوباش ميدهند؟!

 
با خنده گُفت: 
بنده ی 
«او» 
باش، 
 
ميدهند....
 
مولانا
[ پنج شنبه 25 شهريور 1395برچسب:شراب وصل, ] [ 21:32 ] [ عادل ]
[ ]

دلنوشته . ابراهیم حسینی

بسم الله الرحمن الرحیم

سلامی چو بوی خوش آشنایی به تمامی خوانندگان و دنبال کنندگان این وبسایت عاشقانه

و دست مریزاد به همتون بابت صبری که نسبت به اپدیت دیرمون داشتین . و بابت نظرات مفید  همتون ممنونم

اما به علت مشکلاتی که به وجود اومده بود هم واسه خودم هم برای سایر اعضای گرامی متاسفانه دلنوشته ها مدتی ساکت شد

انشالله بعد از مدتی دوباره به روال قبل و حتی قوی تر از گذشته ادامه خواهیم داد

مطلبی که میخوام بنویسم بیشتر جنبه ای معنوی داره برای مخاطبان و البته مخاطب خاص

عزیزم...

به نظر من دوست داشتن زیر مجموعه ای از عشق هستش

و حالا که تو وارد این گنبد دوار مینایی شدی نباید غصه بخوری و ناراحت باشی

درد عشق نصیب هر کسی نمیشه پس خوشبحال کسی که در این دام افتاده و این درد شیرین رو داره تجربه میکنه

خوشا دردی که درمانش تو باشی

عزیزانم

اگه مطمعنی که این عشق و دوست داشتن تو وجود خودت شعله ور شده نیازی نیست غمگین باشی

اتفاقا خوشحال باش و به روز وصل اطمینان داشته باش

کاری ندارم تا الان مرتکب چه گناهانی شدی. همین که بخوای برگردی و دیگه اونا رو تکرار نکنی یعنی توبه

هر موقع یاد عشقت باعث شد که مرتکب گناه نشی و برگردی .اینجاست که عاشق واقعی هستی

اگه واقعا دم از عاشقی میزنی به خاطر عشقت دیگه خلاف نکن .

درسته از هم دوریم ولی عشق به فاصله نیست .هر شب منو تو ماه تو خاطراتت و تو خوابت دنبال کن

(غافل از زندگی روزمره خودت نباش ) مطمعن باش خدا یه روزی پاداش کارتو میده

و اینو بدون مشکلاتتو تو خودت نریز. گریه راهی برای تسکین هستش

یا حق

[ شنبه 23 مرداد 1395برچسب:دلنوشته,ابراهیم حسینی,دلنوشته های من, ] [ 14:22 ] [ ابراهیم حسینی ]
[ ]

وابستگی

 

مرا به قتل رساندی

نه با سلاح سرد

نه با سلاح گرم

با رفتنت...

در اوج وابستگی

[ یک شنبه 10 مرداد 1395برچسب:دلتنگم,وابستگی,تنهایی, ] [ 23:22 ] [ 2khMale ShaHe PariOon ]
[ ]

...

چو کس با زبان دلم آشنا نیست

چه بهتر که از شکوه خاموش باشم

چو یاری مرا نیست همدرد،بهتر

که از یاد یاران فراموش باشم

[ سه شنبه 14 ارديبهشت 1395برچسب:, ] [ 21:59 ] [ 2khMale ShaHe PariOon ]
[ ]

یادتو...

یاد تو هر جا که هستم با منه 

[ شنبه 20 فروردين 1395برچسب:یاد تو,, ] [ 18:37 ] [ akharin 2 khtare khob ]
[ ]

دَمِـــــــــــــتْ گَـــــــــــــــرمْ خُــــــــــــــــــــــــــــــــدآ...

دَمِـــــــــــــتْ گَـــــــــــــــرمْ خُــــــــــــــــــــــــــــــــدآ

تــــــا تـــــــُــوبِــــــخـــــــوایْ بِــــــــه دادِ مَــــــــن بِـــــــرِســـــــــی ،

مَــــــــــن بِــــــــه تـــــــــُو رِســـــیـــــــــــــــدَم ...

 

 

[ شنبه 14 فروردين 1395برچسب:خدا, ] [ 18:39 ] [ akharin 2 khtare khob ]
[ ]

دل پریشانم

به سوی تو   به شوق روی تو  به طرف کوی تو    سپیده دم آیم 

مگر تو را جویم    بگو کجایی

    نشان تو 

گه از زمین گاهی ز اسمان جویم

ببین چه بی پروا    ره تو می پویم

        بگو کجایی

کی رود رخ ماهت از نظرم نظرم

به غیر نامت کی نام دگر ببرم 

اگر تو را جویم     حدیث دل گویم

       بگو کجایی

به دست تو دادم دل پریشانم

دگر چه خواهی

یکدم از خیال من نمیروی ای غزال من

دگر چه پرسی ز حال من

تا هستم من اسیر کوی توام 

به آرزوی توام  اگر تو را جویم  حدیث دل گویم

         بگو کجایی

به دست تو دادم  دل پریشانم دگر چه خواهی

فتاده ام از پا بگو که از جانم 

          دگر چه خواهی

[ یک شنبه 27 دی 1394برچسب:به سوی تو,بگو کجایی,دل,عشق,حدیث دل, ] [ 19:7 ] [ ابراهیم حسینی ]
[ ]

درنگ...

درنگ
عجب دنیای عجیبیست
رفتن و ماندن من به یک نقطه بند بود
زمانی که گفتی برو
چقدر عاشقانه می شد اگر نقطه اش بالا بود
[ یک شنبه 5 آذر 1394برچسب:نرو, ] [ 17:9 ] [ akharin 2 khtare khob ]
[ ]

غروب...

اینجـــــا
غروبـــــــــــ
سنگ تمام میگذارد برای
دل تنگـــــــی هایــــم
[ یک شنبه 5 آذر 1394برچسب:, ] [ 17:8 ] [ akharin 2 khtare khob ]
[ ]

صفحه قبل 1 2 3 4 5 ... 13 صفحه بعد