.

.

دریافت کد باکس قبول شدم

قبول شدم

 

با هم سر جلسه امتحان بودیم. من جواب سوال ها را نمی دانستم.

عرق کرده بودم. اما او تند تند جواب سوال ها را نوشت. برگه را داد به مسئول جلسه ,بعد به من گفت :

((قبول شدم.))

صبح که بلند شدم نمی دانستم تعبیر خوابم چیست.

فردا که خبر شهادتش را شنیدم ,فهمیدم که قبول شده.

اسمان مال انهاست

[ چهار شنبه 2 مهر 1393برچسب:دلنوشته های من,قبول شدم,امتحان, ] [ 13:21 ] [ پریا ]
[ ]

صفحه قبل 1 2 3 4 5 ... 13 صفحه بعد