بی عنوان...
بی تو ای روشنی چشم ترم، دلگیرم
بی تو در حجم پر اندوه دلم ، زنجیرم
می نویسم که تو هستی همه ی فریادم
بی تو در نای سه تاری نت بی تاثیرم
با تو چون پنجره ای رو به امیدم، اما
بی تو چون ظلمت محضم، شب بی شبگیرم
با تو من هستم و نسرین و شقایق هم هست
بی تو چون خاطره ای مبهم و بی تصویرم
بی حضورت چه بگویم،که ز عالم سیرم
با تو اما به خدا، دل خوش از این تقدیرم
نظرات شما عزیزان: